به وبلاگ اصل مطلب خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب
پروفایل
موضوعات
آزاد
دل نوشته
گوناگون
عاشقانه
طنز
غمگین
انتظار
مناسبتی
کتاب
موسیقی
پاپ
مداحی
سنتی
مطالب دینی
اضافات

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 135
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 149
بازدید ماه : 1824
بازدید کل : 280201
تعداد مطالب : 220
تعداد نظرات : 55
تعداد آنلاین : 1

آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

از اینجا میرم روزی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از اینجا میروم روزی تو می مانی و فصلی زرد

بگو با این خزان آرزوهایم چه خواهی کرد؟

از این جا می روم  شاید همین امروز یا فردا

تو خواهی ماند تنها در حصار خشت هایی سرد

از اینجا می روم تا شهر فرداهای نا معلوم

که آنجا سرنوشتم هر چه پیش آورد ،پیش آورد

از اینجا می روم ای نجا کسی آیینه باور نیست

که دارد آسمانش سنگ میبارد ،زمینش گرد

دریغا دیر خیلی دیر ،خیلی دیر فهمیدم

که من چندی ست هستم از مدار اعتنایت طرد

در ان آغاز بعد از من در این پایان بعد از تو

که خواهی دید خیلی فرق دارد مرد با نامرد

اتورا در خوابهایم بعد از این دیگر نخواهم دید

تو را با آب ها آیینه ها معنا نخواهم کرد


[+] نوشته شده توسط مهربون در چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:شعر عاشقانه , وبلاگ اصل مطلب, عاشقانه, در ساعت 20:57 | |
داستان عاشقانه و غمگین “اثبات عشق”

داستان جدید و جالب اردیبهشت ماه 91www.allsms.rzb.ir

 

پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم

سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به

وضوح حس می کردیم…

می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از

ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه

زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم…

هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم

تا اینکه یه روز

علی نشست رو به رومو

گفت…اگه مشکل از من باشه …تو چی کار می کنی؟…فکر نکردم تا شک کنه که

دوسش ندارم…خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر

تو رو همه چی خط سیاه بکشم…علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس

راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد…

گفتم:تو چی؟گفت:من؟


گفتم:آره…اگه مشکل از من باشه…تو چی کار می کنی؟

برگشت…زل زد به چشام…گفت:تو به عشق من شک داری؟…فرصت جواب ندادو

گفت:من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم…

با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون

هنوزم منو دوس داره…

گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه…

گفت:موافقم…فردا می ریم…

و رفتیم…نمی دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می جوشید…اگه واقعا عیب از من

بود چی؟…سر

خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت

فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم…

طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه…هم من هم اون…هر دو آزمایش دادیم…بهمون

گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره…

یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید…اضطرابو می شد خیلی اسون تو چهره

هردومون دید…با

این حال به همدیگه اطمینان می دادیم

که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس…

بالاخره اون روز رسید…علی مث همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب ازمایشو

می گرفتم…دستام مث بید می لرزید…داخل ازمایشگاه شدم…

علی که اومد خسته بود…اما کنجکاو…ازم پرسید جوابو گرفتی؟

که منم زدم زیر گریه…فهمید که مشکل از منه…اما نمی دونم که تغییر چهره اش از

ناراحتی بود…یا از

خوشحالی…روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می

شد…تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود…بهش

گفتم:علی…تو

چته؟چرا این جوری می کنی…؟

اونم عقده شو خالی کرد گفت:من بچه دوس دارم مهناز…مگه گناهم چیه؟…من

نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم…

دهنم خشک شده بود…چشام پراشک…گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو

دوس داری…گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی…پس چی شد؟

گفت:آره گفتم…اما اشتباه کردم…الان می بینم نمی تونم…نمی کشم…

نخواستم بحثو ادامه بدم…پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم…و

اتاقو انتخاب کردم…

من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم…تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام

طلاقت بدم…یا زن بگیرم…نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم…بنابراین از فردا تو واسه

خودت…منم واسه خودم…

دلم شکست…نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش

کرده بودم…حالا به همه چی پا زده…

دیگه طاقت نیاوردم لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم…برگه جواب ازمایش هنوز توی

جیب مانتوام بود…

درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم…احضاریه

رو برداشتم و از خونه زدم بیرون…

توی نامه نوشت بودم:

علی جان…سلام…

امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی…چون اگه این کارو نکنی خودم

ازت جدا می شم…

می دونی که می تونم…دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی

شه جدا شم…وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه…باور کن اون قدر

برام بی اهمیت بود که حاضر

بودم برگه رو همون جاپاره کنم…

اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه…

توی دادگاه منتظرتم…امضا…مهناز

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:داستان عاشقانه ,کوتاه ,داستان , عشق دروغ , اصل مطلب, در ساعت 20:40 | |
اس ام اس های سرکاری تیکه دار

دود سیگارم را هزاران بار به تو ترجیح می دهم

 

کم رنگ است ولی دورنگ نیست

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

می دانم مدتهاست که ارزان شده ام

چانه می زنم تا به مفت نفروشی ام…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اونی که رفت اگه برگرده از دوست داشتن نیست واسه اینه که بهترشو پیدا نکرده!!!

علم بهتر است یا ثروت ؟ باور کن هیچکدام ! فقط ذره ای معرفت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیستون تو سرت بخوره

تو همین یک وجب دیوار فاصله را بردار…من باورت می کنم!

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:اس ام اس , اصل مطلب, وبلاگ , وبلاگ اصل مطلب, اس ام اس های زیبا, در ساعت 19:47 | |
حرف عاشقانه

 

دست در دست گذاشتن ساده است

اگر توانستی نگه اش داری هنر کردی

********

کسی که خودش نمی تواند کسی را ببخشد خودش لایق بخشیدن نیست...

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:حرفای عاشقانه,درد,عشق, اصل مطلب, , در ساعت 19:39 | |
اس ام اس های جدید و جالب عاشقانه

بی همگان بسر شود

بی تو اصن بحثشو نکن!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بهار …

و این همه دلتنگی؟!

نه ،

شاید فرشته ای

فصلها را به اشتباه

ورق زده باشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از کدام سو دورم می زنی؟

می خواهم از همان سو …

دورت بگردم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کمی گیجم کمی منگم عجیب است

پریده بی جهت رنگم عجیب است

تو را دیدم همین یک ساعت پیش

برایت باز دلتنگم عجیب است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عاشقانه زیبا

تـو راحت بـخواب من مـشق گریه هایـم هـنوز مـانده

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:اس ام اس , اصل مطلب, وبلاگ , وبلاگ اصل مطلب, اس ام اس های زیبا, در ساعت 19:13 | |
چرا نماز شب بخوانیم ؟

ثواب نماز شب خواندن

- باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است.
- باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است.
- باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است.
- باعث روشني دل است.
- باعث استجابت سريع دعا است.
- باعث پزيرش توبه و پاك شدن از گناهان از جانب حضرت حق است.
- باعث كفاره گناهان است.
- باعث زيبايي صورت و شادابي چهره و نوراني شدن آن در طول روز است.
- باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است.
- باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است.
- باعث تمسك يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است.
- باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است.
- باعث تابش نور خدا به او مي‌شود.
- باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است.
- باعث افزايش عمر است.
- باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است.
- باعث نوعي صدقه است.
- باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است.
- خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار مي‌دهد.
- كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است.
- زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است.
- نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش.
- نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحاليكه همه عريانند.
- نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت شادمان است.
- نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله مي‌گذارد.
- ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است.
- نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش.
- چراغي است براي تاريكي قبر و برطرف كننده وحشت تاريكي قبر است.
- نماز شب همچون مشعلي نوراني است در تاريكي قبر.
- نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن مي‌كند و برات آزادي از آتش جهنم است.

---------------

براي اطلاعات بيشتر به لطفا به سايت زير مراجعه فرماييد:
www.namazeshab.com

[+] نوشته شده توسط مهربون در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 23:23 | |
علي و ارتباط با زنان و دختران

علي و ارتباط با زنان و دختران

- به طور مثال همين چگونگي ارتباط داشتن با زنها و دخترهاي نامحرم در جامعه، يكي از معضلات امروز ما

جوانها است. بخاطر اينكه نه الگوي مناسبي در مورد آ‌ن ارائه شده و نه ديدگاه دين در مورد آن به خوبي

مشخص و تبيين شده است. تازه، تندروي ها و كج رويهاي گروهها و طبقات گوناگون در مرحله عمل را

هم به آن اضافه كن.

-           اگر به سيره اميرالمؤمنين دقت كني،‌مي بيني كه حضرت علي (ع) در سنين جواني با زنان سالخورده

اسلام سلام و احوالپرسي مي نمود ولي با دختران و زنان جوان نه! حتي سلام هم نمي كرد. در حاليكه

پيامبر در همان زمان با زنان و دختران هم سلام و احوالپرسي مي كردند. چون زماني كه علي (ع) 20

ساله و درعنفوان جواني چنين عمل مي نمود، پيامبر اكرم (ص) قريب 50 سال از عمر شريفشان

مي گذشت بنابراين از آنجا كه احتمال پيش آمدن گناه دست كم براي طرف مقابل دور از ذهن نبود،‌علي (ع)

اين تربيت شده مكتب پيامبر به عنوان يك جوان سعي داشت مسائل ارتباطي و حدود بين دختر و پسر يا به

عبارتي زن و مرد را مراعات كند. هر چند وجود نازنين آن حضرت مبرا و پاكيزه از هر گونه آلودگي بود.

از طرفي پيامبر سه دختر جوان به نامهاي زينب، ام كلثوم و فاطمه در خانه داشتند. حضرت علي (ع) با

اينكه از كودكي به اين خانه رفت و آمد داشتند،‌ اما در اين رفت و آمدها نهايت دقت را به عمل مي آوردند. در

حاليكه همين علي (ع) در دوران خلافتش، وقتي كه حدود 60 سال سن داشت و همسر شهيدي را نيازمند

كمك ديد، به ياري او شتافت.

 پس در ارتباط با افراد نامحرم ،‌چيزي كه بيش از عوامل ديگر اهميت دارد

نيت و انگيزه طرفين و از همه مهمتر عدم امكان وجود مفسده درا ين ارتباط براي هر دو نفر است!

ياري رساندن به نيازمند و در طلب رضاي خدا آنهم در حد ضرورت مطلوب است و ليكن اين سيره جداي از بهانه

جويي براي آشنايي و استمتاعات و لذت جويي و هرگونه آلودگي ديگر است.

به راستي كه كسي چون حضرت علي (ع)، در سنين جواني اش و در ريزترين حركات و رفتارهايش بهترين

الگوي نسل جوان ماست.

منبع : http://www.emamali.net

[+] نوشته شده توسط مهربون در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, در ساعت 22:50 | |
مرررررررگ از نظرررر قرآن

 

 

گرگ اجل یکایک از این گله می برد   /    این گله را نگر که چو آسوده میچرد

 

سوره انبیاء آیه 1 و 2 : نزدیک شد مردمان را ساعت مرگ که وقت رسیدن حساب اعمال ایشان است

و حال آنکه ایشان در غفلتند از آن نیامد ایشان را هیچ پندی از پروردگارشان مگر آنکه بشنوند آنرا و بازی کنند

و به کار نبندند آن را. 

سوره اعراف آیه 185 : آیا آن کسانی که معصیت کارند احتمال نمی دهند این را که شاید مرگ ایشان

نزدیک شده باشد که دیگر فرصت اعمال صالح برایشان نباشد پس به کدام سخن و کدام صحیح تر از وعده

قرآن ایمان می آورند.

سوره آل عمران آیه 185: نیست زندگانی دنیا مگر مانند کالائی فریبنده که زود فانی و نابود می گردد.

 

سوره حدید آیه20: ای مردم بدانید مثل لذات فانی دنیا مثل زمینی است که از آسمان بارانی بر آن فرستادیم و مخلوط شد به

آن آب گیاهی در آن زمین و روئید و مدتی آن گیاه سرسبز بود و پس از مدتی کوتاه چنان خشک و شکسته شد که باد آن را

به این سو و آن سو پراکنده نمود.

 

 سوره نساء آیه77: بگو ای پیغمبر به دنیا پرستان که برخورداری از زندگی دنیا بسیار کم و ناچیز است

و اما آخرت بسیار بهتر است از برای کسی که پرهیزکار باشد.

سوره توبه آیه 38: ای دنیا پرستان آیا راضی شدید به زندگی دنیا عوض زندگی آخرت پس بدانید که

نیست مثل زندگی دنیا نسبت به آخرت مگر چیز بسیار کوچک و پستی.

 سوره اعلی آیه 16 تا 19: برمی گزینند و اختیار میکنند مردم اهل دنیا زندگی فانی دنیا را و در ساختن

آن صرف عمر میکنند و حال آنکه آخرت بهتر و باقی تر است از دنیا البته این سخن در کتب انبیاء پیشین

هم ثبت گشته که صحیفه های ابراهیم و موسی است.

 

سوره کهف آیه 103 و 104: بگو آیا شما را به زیانکارترین مردم در کردار آگاه نکنم ایشان کسانی هستند که تلاش و

کوششان صرف آباد نمودن زندگی دنیا گشت و آخرت را فراموش کردند.

 

 سوره ابراهیم آیه 3 : آن کسانی که دوست میدارند زندگانی دنیا را و ترجیح میدهند آنرا بر آخرت آن

گروه در گمراهی دور از حق می باشند.

سوره اسری آیه 18: و هرکه انتخاب نماید این دنیای فانی را و فراموش کند آخرت پاینده را برای او

فراهم کنیم آنچه را که میخواهد اما در آخرت نصیبش آتش جهنم است.

سوره حدید آیه 20: ای مردم بدانید که حقیقت زندگی دنیا برای دنیا پرستان بازیچه و بیهوده گری و

تجمل گرائی و فخر فروشی کردن بر همدیگر و سعی و تلاش در گردآوری اموال و اولاد است

پس مثل آن مثل بارانی است که بر زمینی ببارد و گیاهانی از آن زمین بیرون آیند که سبب تعجب

کشاورزان شود اما پس از مدتی ببینی آن کشتزار زرد و خشک گردیده.

سوره روم آیه 7: می دانند مردم دنیا پرست و غافل ظاهری از زندگانی دنیا را و درباره آخرت به کلی غافلند.

سوره انبیاء آیه 34: ما به هیچ کس ای پیغمبر پیش از تو عمر ابد ندادیم تا به تو دهیم آیا با آنکه تو که

محبوب ترین و مقرب ترین بنده مائی از دنیا خواهی رفت و خواهی مرد آیا دیگران در دنیا زنده خواهند ماند.

 سوره جمعه آیه 8: بگو ای پیغمبر عاقبت مرگی که از آن فرار میکنید البته شما را ملاقات خواهد نمود

و پس از مرگ به سوی خدای دانای پنهان و آشکار باز می گردید.

سوره نساء آیه 78: ای مردم بدانید در هرکجا که باشید عاقبت مرگ شما را می رباید اگرچه در

برجهای محکم و استوار باشد.

سوره ابراهیم آیه 42 و 43: گمان نکنند آن کسانی که گناه کارند که خدا غافل است از اعمال ایشان

بلکه به تاخیر می اندازد عذاب ایشان را برای روز ورود ایشان به آخرت که ساعت مرگ است که در

آن روز خیره شود چشمهای ایشان از هول و هراس و دلهای ایشان خالی شود از شدت ترس از صحنه هائی

که در دم مرگ مشاهده می کنند.

سوره اعراف آیه 96 - 98: آیا ایمن هستند مردم غافل از آخرت که بیاید ایشان را ساعت مرگشان زمانی

که در خواب هستند در شب و ایمن هستند از اینکه مرگ ایشان صبح هنگام زمانی که سرگرم بازی با دنیا

هستند به ایشان برسد.

آنان که با یک زبان دو صد سخن می گفتند           /         آیـا چه شنیدند که یکبـاره خـاموش شدنـد

 

[+] نوشته شده توسط مهربون در دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:مرگ,نظرقرآن,مرگ ونظر قرآن, قرآن و مرگ ,اصل مطلب,مرگ, قرآن ,نظر قرآن, در ساعت 13:19 | |
اشک های مرد دیدن ندارد..

چقدر سخت خواهد بود که پایه های یک زندگی اینچنین اشک بریزد...

واقعا دل مردی بشکند سخت است ..

[+] نوشته شده توسط مهربون در شنبه 28 بهمن 1391برچسب:اشک,مرد,زندگی,پایه ,اشک های مرد,اصل مطلب, در ساعت 1:28 | |
اینم ی


پسر : الو گلابی؟
دختر : سلام کثافت
بعد هردو از ته دل میخندن
پسر : خوبی کج و کوله ی من
دختر : به توچه عشقم خوبم تو خوبی
...پسر : خــــــــر نفهم حالتو میپرسم میگی به تو چه؟ شیطونه میگه بزم شل و پلش کنم ها
دختر : گفتم که خوبم الاغ تو خوبی
پسر: فدای خنده هات شم که مثل شتر میخندی نفسم
دختر : مـــــــــرگ شتر خودتی روانی
پسر : دلم واست تنگ شده بود آشغال دوست داشتنی
دختر : منم
پسر : خوب دیگه بسه خیلی باهات حرف زدم پر رو شدی
دختر : کوفتت شه باهات حرف زدم
پسر: مواظب خانمی الاغ من باش
دختر : چشم اقای بی ادب
پسر : دوست دارم دیوونه
دختر : منم دوست دارم آقاهه

و بعد خداحافظی با خنده حتی تا چند لحظه بعد از این که تماسشون تموم میشه خنده رو لب هردوشونه . این یعنی دوست داشتن واقعی!

که میشه راحت حسش کرد ...! ♥♥♥
 

[+] نوشته شده توسط مهربون در شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, در ساعت 1:12 | |
صفحه قبل 1 ... 7 8 9 10 11 ... 22 صفحه بعد

درباره وبلاگ

نگران نباش..... حال من خوب است....... بزرگ شده ام........ دیگر انقدر کوچک نیستم...... که در دلتنگی هایم گم شوم ! آموخته ام........ که این فاصله ی کوتاه بین لبخند و اشک..... نامش زندگیست ! آموخته ام....... که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود. راستی....... دروغ گفتن را هم خوب یاد گرفته ام....... حال من خوب است....... "خــــــــــــوب خــــــــــــــــــوب"
آرشيو
3 آذر 1392
2 مرداد 1392
1 مرداد 1392
7 تير 1392
5 تير 1392
4 تير 1392
3 تير 1392
1 تير 1392
7 خرداد 1392
3 خرداد 1392
7 ارديبهشت 1392
6 ارديبهشت 1392
5 ارديبهشت 1392
4 ارديبهشت 1392
3 ارديبهشت 1392
2 ارديبهشت 1392
1 ارديبهشت 1392
7 فروردين 1392
6 فروردين 1392
5 فروردين 1392
4 فروردين 1392
3 فروردين 1392
2 فروردين 1392
1 فروردين 1392
7 اسفند 1391
6 اسفند 1391
5 اسفند 1391
4 اسفند 1391
3 اسفند 1391
2 اسفند 1391
1 اسفند 1391
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
مهربون
لينكستان
دانلودفیلم اونجوری عکس اینترنت ماهواره ای سرورو...
شبنم چت
چت باران
تفسیر قرآن مجید و سنت نبوی
یادداشتهای شبانه
برتر بلاگ
وب نوشته های جواد رحیم زاده
بروز ترین پایگاه خبری محسن چاووشی
secret of my heart
قرآن کریم
عکـس عکـس عکـس
جدید ترین ها
فروم جالب
دانلود سنتر
مطالب جالب
دانلود,موزیک,عکس,فیلم
* *مطالب جالب و فوق العاده از سراسر وب**
کاش یکم بارون بگیره
انیسا
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اصل مطلب و آدرس aslematlab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

شیعه نیوز
دست نوشته های من
سایت رسمی محسن چاووشی
حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , aslematlab.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com